6 PM
Somebody That I Used To Know
(کسی که میشناختمش )
(Gotye)
:[Gotye]
Now and then I think of when we were together
گاهی اوقات به اون موقع هایی فکر میکنم که باهم بودیم..
Like when you said you felt so happy you could die
مثل اون موقعی که گفتی از خوشحالی میخوای بمیری
Told myself that you were right for me
و من به خودم گفتم که تو برای من ساخته شدی
But felt so lonely in your company
اما وقتی با هم بودیم احساس تنهایی میکردم
But that was love and it’s an ache I still remember
اما اون عشق بود و من هنوز درد اون عشق رو به یاد دارم
You can get addicted to a certain kind of sadness
میتونی به این غم معتاد بشی
Like resignation to the end, always the end
مثل تسلیم شدن تا پایان..پایان همیشگی
So when we found that we could not make sense
وقتی که دیدیم که همدیگه رو نمی فهمیم
Well you said that we would still be friends
خوب , تو گفتی که با این وجود میتونیم هنوز هم دوست معمولی باقی بمونیم
But I’ll admit that I was glad that it was over
اما من اعتراف میکنم که خوشحال بودم که این رابطه دیگه تموم شده
(بقيه در ادامه مَطلبـــــ)